یلدا در کوچهپسکوچههای خاطره

بهبهان آنلاین:
یلدا در کوچهپسکوچههای خاطره؛
به گزارش بهبهان آنلاین به نقل از پایگاه خبری ارجان نیوز، امیر حاجوی نوشت:
بوی کاهگل دیوارهای قدیمی کوچههای بهبهان، هنوز هم در ذهن و دلها زنده است. کافی است پا در میانهی شهر بگذاری، جایی که قلب تاریخ بهبهان میتپد، یاد مادربزرگی که سبزیهای تازهاش را کنار در پهن کرده، بوی سبزی و خاک تازه را با نسیمی لطیف به هوا میفرستد.
همسایهها دور هم جمع شدهاند، با خنده و شوخیهایی که بوی یلدا میدهد. کودکان با توپ پلاستیکی دولایه وسط بساط سبزیهای مادربزرگ بازی میکنند. او با اخم و لبخندی آمیخته، تنها نگاهشان میکند، چیزی نمیگوید، انگار دلش راضی نمیشود این شادی کوچک را متوقف کند.
پدربزرگ هنوز همان مرد سادهدلی است که سوار بر الاغش، خورجینی بر دوش، از یک مله به ملهای دیگر میرود. او اعتقاد به دوچرخه و موتور ندارد، انگار زمان در دل این کوچهها برای او متوقف شده است، همانجا که هر سنگ و کاهگلی قصهای از روزگاران خوش روایت میکند.
ملهها، این پازلهای بینظیر بهبهان، همچنان سرشار از زندگیاند. مله خراسانیها، مله بوعلیها، مله آقا پیرحیدر، مله پهلوانان، مله شاه فضل، مله آبادانی ها ، مله مسجد بردی، مله تختکشان، مله سبزپوشان، مله عقلاییها، مله بدیعا، مله سادات، مله پر و ملههای دیگر، هر کدام بخشی از اصالت و وفاداری این شهر را در دل خود نگه داشتهاند.
چه زیباست حالوهوای یلدایی این ملهها، شبی که خانوادهها دور کرسیهای قدیمی جمع میشوند، قصه میگویند، حافظ میخوانند و دستان پدربزرگ و مادربزرگ را در دل خاطرات گرم و نوازش میکنند.
بهبهان، شهری که نه فقط در کوچههایش، بلکه در قلب هر ملهای، تاریخ و عشق جریان دارد.
شاید این روایت ادامه داشت…
در کوچهپسکوچههای قدیمی بهبهان، میان عطر خاک بارانخورده و صدای خندههای کودکان، هنوز قصههای ناتمام زیادی باقی مانده است. قصههایی که از دل شبهای یلدا و دورهمیهای گرم سرچشمه میگیرند و در حافظه شهر ماندگار میشوند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0